فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۹۴: نرگس مست تو راه دل هشیاران زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نرگس مست تو راه دل هشیاران زد خفته را بین که چسان بر صف بیداران زد عشق هر عقده که در زلف گره گیر تو بود گه به کار من و گاهی به دل یاران زد ساقی آن باده که از لعل تو در ساغر ریخت آتشی بود که در خانهٔ میخواران زد تو که از قید گرفتاری دل آزادی کی توان با تو دم از حال گرفتاران زد تا عذار تو عرق ریز شد از آتش می باغبان گفت که بر برگ سمن باران زد تا خط سبز تو از یاسمت چهره دمید برق یاس آمد و بر کشت طلب کاران زد آن که در بزم توام توبه ز می خوردن داد گرم شوق آمد و سر بر در خماران زد نازم آن چشم سیه مست که از راه غرور سرگران آمد و بر قلب سبکباران زد جور خوبان جفا پیشه فروغی را کشت تا دم از محکمی عهد وفاداران زد فروغی بسطامی