فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۲۶: پیشتر زآن که مهی جلوه در این محفل داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیشتر زآن که مهی جلوه در این محفل داشت مهرهٔ مهر تو در حقهٔ دل منزل داشت من همین از نظر افتاده چشمت بودم ور نه صد مساله با مردم صاحب دل داشت دوش با سرو حدیث غم خود می گفتم کاو هم از قد تو خون در دل و پا در گل داشت خون بهای دلم از چشم تو نتوانم خواست که به یک غمزهٔ دو صد غرقه به خون بسمل داشت هر تنی در طلبت لایق جان دادن نیست نیک بخت آن که تن پاک و دل قابل داشت خال هندوی تو بر آتش عارض شب و روز پی احضار دل سوختگان فلفل داشت در ره عشق مرا حسرت مقتولی کشت که نگاهی گه کشتن به رخ قاتل داشت ساخت فارغ ز غم رفته و آینده مرا وه که ساقی خبر از ماضی و مستقبل داشت با همه ناخوشی عشق فروغی خوش بود شادکام آن که غم روی ترا حاصل داشت فروغی بسطامی