فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۲۵: گر نه آن ترک سیه چشم سر یغما داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر نه آن ترک سیه چشم سر یغما داشت مژه را بهر چه صف در صف جا بر جا داشت تلخ کامی مرا دید و ترش روی نشست آن که صد تنگ شکر در لب شکرخا داشت جانم آمد به لب از حسرت شیرین دهنی که در احیای دل مرده دم عیسی داشت شاهدی تشنه لبم کشت که از غایت لطف چشمهٔ آب بقا در لب جان بخشا داشت بخت بدبین که ز اندوه کسی جان دادم کز پی کاهش غم روی نشاط افزا داشت دل دیوانه از آن کوی به حسرت می رفت ولی از سنبل او سلسله ها برپا داشت وقت کشتن نظری جانب قاتل کردند تیغ بر گردن عشاق چه منت ها داشت کاش بر حسن خود آن ماه نظر بگشاید تا بداند که چرا عشق مرا شیدا داشت دوش از وجد فروغی به کلیسا می گفت که مرا جلوهٔ ترسابچه ای ترسا داشت فروغی بسطامی