غبار همدانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳: بگیرم خون پاک تاک ازین پس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بگیرم خون پاک تاک ازین پس بشویم دفتر ادراک از این پس به مِی دلق ریائی را بشویم شوم ز آلودگی ها پاک از این پس صبا زد چاک بر پیراهن گل زنم بر جامۀ غم چاک از این پس اگر پیر مغان دستم بگیرد نخواهم زیستن غمناک از این پس اگر پامال خواهم شد چه باک است ندارم دست ازین فتراک از این پس نجویم گر چه میجستم ازین پیش وفا زان دلبر چالاک از این پس ز دست و پای زنجیرم گشودند توانم ریخت بر سر خاک از این پس نخواهم گرچه جانم بر لب آمد پی زهر غمت تریاک از این پس بگو دهقان عالم را که برخاک نکارد جز نهال تاک از این پس چو شد مقصود از جانانه حاصل زجان دادن ندارم باک ازاین پس چه سازم گر نسازم پس بسازم دلا با گردش افلاک از این پس هوا خواه تو شد مگذار ازین بیش غبار خویش را بر خاک از این پس غبار همدانی