غبار همدانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲: مردم من و محبّت تو در دلم هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مردم من و محبّت تو در دلم هنوز تن خاک گشت و بوی وفا در گلم هنوز طوفان گریه خانۀ عمرم خراب کرد همسایه در شکنجه دود دلم هنوز غرق محیط اشکم و از شوق وصل یار فارغ چنان نشسته که در ساحلم هنوز خوش رفته کاروان و به منزل فکنده رخت چشم امید در پی این مَحملم هنوز در سینه صد جراحت و در دل هزار چاک بیچاره از هلاکت خود غافلم هنوز آهم شرر به خرمن پروین و مَه فکند آگاه نیست یار ز سوز دلم هنوز ملک وجود جمله به یغمای عشق رفت مردم گمان کنند که من عاقلم هنوز بر پای مرغ روح به صد حیله رشته ای از عمر بسته منتظر قاتلم هنوز غبار همدانی