غبار همدانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹: به یاد جفت و طاق ابروی یار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به یاد جفت و طاق ابروی یار بپیما ساقیا پیمانه بسیار بخونریزی عاشق ابروانش چو شمشیر علی در قتل کفّار بدین طرز ار دو چشم می فروشش فروشد مِی نماند نفسِ هشیار تمارض کرد نرگس تا که گردد دو چشمانش نگشت و ماند بیمار ببیند هر که چشم نیم خوابش بماند تا به صبح حشر بیدار ز چین آن دو زلف پر چَم و خَم فتاده در سرم سودای زُنّار به طور و طَرز رفتار نگارم رود کبک دری هرگز مپندار به امید وصالش بر در دوست دو دیده دوختم مانند مسمار برآرم صبح محشر چون سر از گور غمی نبود مرا غیر از غم یار بیا امشب ز هجر زرد روئی غبار از دیدگان انجم تو بشمار غبار همدانی