غبار همدانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶: نگار من ز شبستان بدر نمیآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگار من ز شبستان به در نمی آید زمان گل مگر آخر به سر نمی آید بهار می گذرد ساقیا تعلل چیست مگر خزان دو سه روز دگر نمی آید چه شد که لاف کلیمی نمی زند بلبل ز شاخ گل مگر آتش به در نمی آید گذشت عمر عزیزی که بود دولت وصل ولی زمان جدایی به سر نمی آید همیشه بود هم آواز من چه شد امشب به گوش نالهٔ مرغ سحر نمی آید کشم ز صومعه دیگر به سوی میکده رخت که بوی خیر ازین بام و در نمی آید کسی ز منزل جانان خبر به ما نرساند که هر که می رود از وی خبر نمی آید اگرچه نخل مرادست سرو قامت دوست دریغ و درد که هرگز به بر نمی آید غمین مباش غبارا که عیب بی هنران به چشم مردم صاحب نظر نمی آید غبار همدانی