فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۰: می روم زین شهر و در دل مهر ماهی می برم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می روم زین شهر و در دل مهر ماهی می برم کوه دردی با تن چون برگ کاهی می برم از سر کویت سفر نوعیست از دیوانگی این قدر من هم بکوی عقل راهی می برم از ملامت چون رهم کز ناله هرجا می روم بر گرفتاری خود با خود گواهی می برم کی توانم بر زبان آورد نام دوریت من که صد فیض از رخت در هر نگاهی می برم گر برد ذوق وصالت از دل من دور نیست این که رشکی از رقیبان تو گاهی می برم دل ز بویت دیده از رویت سروری داشتند می روم حالا پر از اشکی و آهی می برم گر کنم میخانه را منزل فضولی دور نیست چون کنم از بیم غم آنجا پناهی می برم فضولی بغدادی