فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۱: دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گردم بگردون گر کشم سرباز می خواهم که برگردم ز شوق پای بوس آن سهی سرو روان مردم ره فرصت ندارم کاش خاک رهگذر گردم طبیبا آن پری رو میل با دیوانها دارد علاج من مکن بگذار تا دیوانه تر گردم ز برق آه خود چون شمع می سوزم ز سر تا پا اگر نی دم بدم سر تا قدم از اشک تر گردم بسینه می خلد صدخار محنت هر دمم زان گل سزد گر همچو غنچه غرقه در خون جگر گردم ز تیغ آرزو بر سینه دارم چاکها هر سو بامیدی که تیر غمزه او را سپر گردم فضولی چون هوا تا کی کشم حبس حباب تن خوشا کایم برون وان سرو را بر گرد سر گردم فضولی بغدادی