فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۷: آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم نیستم گلبن که از گلزار بگشاید دلم گر نگفتم حال خود پیش تو معذورم بدار هستی شوق تو کرد از هستی خود غافلم آب شمشیر ترا فیض زلال زندگیست سخت دشوارست مردن گر تو باشی قاتلم دل فدایت کرد جان شادم که هم صرف تو شد هر چه حاصل کرده بود از تو دل بی حاصلم جوهر تیغ تو می خواهم رهاند از غمم از چنین بحری مگو موج افکند بر ساحلم گشت مشکل کار من لطفی بکن تیغی بکش پیش تو سهلست آسان ساز کار مشکلم نیست مقبولم فضولی دلبران بی شعور مایل آنم که می داند سوی او پلبلم فضولی بغدادی