فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۱: نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم که کس نشان ز وجودم دهد بجز سخنم خیال موی میان بتان ضعیفم ساخت چنانکه گشت گران بار روح بر بدم بران سرم که کنم ترک جان و تن که ز درد بتنگ آمده جانم بجان رسیده تنم حجاب هستی من مانعست وصل ترا شکایت از که کنم در میان رقیب منم بخون دل شده ام غرقه تا جدا زان گل چو لاله داغ دل آتش زده بپیرهنم غریب ملک وجودم نمی دهد هرگز بدل قرار اقامت توجه وطنم ز لوح صورت حالم بخوان حکایت عشق ز من مپرس که من بی خبر ز خویشتنم طبیب چاره دردم مکن که دور از دوست من آن نیم که بود آرزوی زیستنم چو زلف یار فضولی خوشم که در ره عشق شکستگیست شعارم فتادگیست فنم فضولی بغدادی