فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۵: متصل دارد سر سودای ابروی تو دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
متصل دارد سر سودای ابروی تو دل هیچ کس در سر چنین سودا ندارد متصل روی چشم من سیه کز دیدن بی اختیار از تو می سازد مرا در سر نگاهی منفعل بت پرستیدن نخواهد بود بی وجهی مگر صورتی بردند زان پیکر سوی چین و چگل با رقیبان عهد و پیمان تو چون دارد ثبات کی توان گفتن ترا بد عهدی و پیمان گسل زآه و اشکم سر کشید آن سرو و چندان دور نیست سر کشیدن سرو را ز آب و هوای معتدل ساخت ترکیب ترا از جان و دل روزی که گشت نقش پیوند قضا صورت نگار آب و گل بست عهد نقد جان دادن فضولی در رهت آن مبادا گر تو او را بخت بد سازد خجل فضولی بغدادی