فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۱: شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس مطلع خورشید اقبالم سر کوی تو بس همچو نافه در سرم سودای مشک خشک نیست نافه عطر دماغم عقد گیسوی تو بس بهر طاعت هر کسی را هست رو در قبله قبله من گوشه محراب ابروی تو بس از رقیبان هست مستغنی حریم درگهت مانع وصل تو بیم تندی خوی تو بس آرزوی بهره دیگر ندارم از حیات حاصل عمرم هوای قد دلجوی تو بس چون دهانت گر کند عالم تقاضای عدم عالمی را یک نظر از چشم جادوی تو بس می فزاید زهر دشنام تو ذوق اهل دل بهر دشنام تو اهل دل دعاگوی تو بس چشم گر بستست از عالم فضولی دور نیست در نظر او را خیال روی نیکوی تو بس فضولی بغدادی