فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۴: می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگر گر چه ما کار دگر داریم او کار دگر کس نمی یابم باو اظهار درد دل کنم نیست در دام بلا چون من گرفتار دگر در جهان ای بی بدل این فتنها تنها ز تست آه اگر پیدا شود مثل تو خونخوار دگر مرهم زخم دلم موقوف کردی بر اجل کردی این ویرانه را محتاج معمار دگر این نمازم بس بود کز سجده آن ابروان سر چو بردارم بسجده سر نهم بار دگر با که گویم حال بیداری شبها چون کنم هم مگر با آن که جز او نیست بیدار دگر در ره یاری که دارم به که ترک سر کنم چند گیرم چون فضولی هر زمان یار دگر فضولی بغدادی