فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۸: بدرد و محنت بسیار ما را یار می داند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به درد و محنت بسیار ما را یار می داند ولی کم می کند اظهار آن بسیار می داند مگو با من چه ربطیست این که با دلدار دارد دل که آن سریست دل می داند و دلدار می داند ازو دیدم وفا تا گریه شد کارم بحمدالله فتاده با کسی کارم که قدر کار می داند به مقدار محبت می نماید لطف با هرکس غلام طبع آن طفلم که این مقدار می داند بدی گر از حسد اغیار گوید پیش یار از ما چه غم چون یار ما را بهتر از اغیار می داند ز من پرسید محنت های سودای سر زلفش که اندوه شب تاریک را بیمار می داند فضولی راز دل را من چه حاجت بر زبان آرم چو دلبر هرچه دارم در دل افکار می داند فضولی بغدادی