فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۰: هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن بود چون زره گر سینه چاک من از آهن بود سر بود بر خاک بهر سجده شکرم مدام گر سر کویت پس از مردن مرا مدفن بود بی تو ای جان گریه ام تسکین نمی یابد دمی شمع چون من نیست او را گریه تا مردن بود نیست تار شمع را بی شعله آتش فروغ بی غم لعلت نمی خواهم رگی در تن بود شهره دهرست مجنون در ملامت لاجرم هر که باشد مبتلای چون تویی چون من بود سوی گلشن باغبان بیهوده تکلیفم مکن کی مرا دور از سر کویش سر گلشن بود از فضولی کاش نگذارد نشان سودای دوست تا بکی آماج تیر طعنه دشمن بود فضولی بغدادی