محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۷۸ - در ستایش و مدح مولای پرهیزکاران علی بن ابیطالب علیه السلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مایه ی ایمان و کفر، عشق تو شد ای صنم خاک سر کوی تو است، قبله ی دیر و حرم گر تو شوی بی نقاب، ای مه من آفتاب در برت از روشنی، دم نزند صبحدم گرد من و گرد تو، صف زده جانا مدام گرد تو دل دادگان، گرد من اندوه غم بخت من و چشم تو، هر دو به خوابند لیک این یک تا روز حشر، آن یک تا صبحدم شوق لب لعل تو، زاهد صد ساله را جانب دیر مغان، برده زطوف حرم دور جهان را بقا، نیست بیا ساقیا باده پیاپی بده، وقت شمر مغتنم تا کی غم می خوری، باده بنوش ای رفیق که هیچ جز وصف جام، نمانده باقی به جم آن چه زدیوان غیب، گشته مقرر نخست هیچ به تدبیر ما، می نشود بیش و کم طی طریق طلب، کردن ناید زما را بود آتشین، ما همه مومین قدم پشت سپهر برین، خمیده دانی ز چیست پی سجود در، شه ملایک خدم ابن عمّ مصطفی، دست بلند خدا که برتر از نُه سپهر زده ز رفعت علم شها چو چهر تو را، نگاشت نقاش صنم بر خود تحسین نمود، بر رخ خوب تو هم نسبت ذات تو را، به ماسوا، کی توان نزد وجودت بود، کون مکان چون عدم موجب ردّ و قبول، حبّ تو بغض تو است ختم شد اینجا کلام، شها و جفّ القلم مدح تو را اگر «محیط» چنان که باید نمود گوید و گردد به کفر، چو غالیان متّهم محیط قمی