محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۶۹ - در منقبت ولیّ خدا و وصیّ نبی، علیّ مرتضی علیه السلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با غم هجر تو جانا، شادمانی چون کنم چون سرآمد دور عمرم، زندگانی چون کنم عاشقان را کامرانی باشد از دیدار یار من که دور از یار گشتم، کامرانی چون کنم موسی آسا یافتم ره تا به طور قرب دوست آیدم چون عار از شاهی شبانی چون کنم پاسبانی را نخستین شرط هوشیاری بود من که با یاد تو مستم، پاسبانی چون کنم گر کند جانان بهای بوسه جان، از من طلب چون بود ارزان به جان دادن، گرانی چون کنم بود از شهد لب نوشت مرا شیرین زبان چون شدم دور از لبت، شیرین زبانی چون کنم در خور دیدار جانان چون ندارم دیده ای گر نسازم با جواب «لن ترانی» چون کنم بد بلای ناگهانی هجر بی هنگام تو عیش و راحت با بلای ناگهانی چون کنم سال های چون از دل و جان با تو خو به گرفته ام از در خویشم اگر روزی برانی چون کنم گر شفیع من نباشد شافع عصیان علی بعد رحلت با عذاب آن جهانی چون کنم نکته دانان در بیان مدحتش چون الکنند من که گنگم، عرض و شرح نکته دانی چون کنم آسمان بر آستانش خاکساری می کند من که از خاکم مدار آسمانی چون کنم خاک درگاهش زآب زندگانی بهتر است در بر آن خاک آب زندگانی چون کنم گر نگیرد دست عفوش بار جرم از دوش من حمل این بار گران با ناتوانی چون کنم لطف عامش گر نگردد شامل حالم «محیط» با گناه آشکارا و نهانی چون کنم محیط قمی