محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۴۱ - ایضاً در مدح شاه ولایت علیه السلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش چو در بزم جام، بر لب جانان رسید دُردکِشان را ز رشک، حمله به لب جان رسید رونق گلزار را، گُلبن عزّت شکفت خرّمی باغ را، سرو خرامان رسید یار درآمد ز در، چهره برافروخته مجلسیان الحذر، که آتش سوزان رسید تشنه لبان را روان، سوخت زسوز جگر ابر کرم ریزشی که وقت باران رسید صبح سعادت دمید، مژده دولت رساند پیک مبارک قدم، از بر جانان رسید قاصد اقبال داد، مژده دیدار دوست خسته دلان را به تن زمژده اش جان رسید روشنی آمد پدید، دیده ی یعقوب را جامه ی یوسف زمصر، به پیر کنعان رسید قصه ی عشقش به عمر، گفتم گردد تمام قصه نگشته تمام، عمر به پایان رسید رفت زمانی که دهر، جور تواند نمود آن که بود عدل را سلسله جنبان رسید تا بستاند زچرخ، داد دل عاشقان داور دنیا و دین، صاحب دیوان رسید شاه ولایت پناه، کز مدد همتش دین خداوند را، کار به سامان رسید چسان تواند «محیط» عرض مدیح شهی که لافتی به مدحش، زپاک یزدان رسید محیط قمی