محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۳۹ - مختوم به اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جماعتی که دل و جان به عشق نسپارند به حیرتم! چه تمتع ز زندگی دارند بر آن سرم که برآرم دمی به خاطر جمع گرم دو زلف پریشان دوست بگذارند به صاحبان نظر ساقیا مده ساغر که با حضور تو پیوسته مست دیدارند به دور چشم تو مستی ما عجب نبود عجب زحالت آنان بود که هوشیارند زاهل مدرسه ای دل، امید حال مدار که اهل قال وز سر تا به پای گفتارند به روی خویش سوی بسته راه یقین نشسته در پس هفتم حجاب بیدارند زخیل خاک نشینان جماعتی دانم که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند چو نوش، راحت روحند و در مذاق چو نیش چو گل عزیز و به چشم جهانیان خارند شکسته قید علایق به زور بازوی عشق نه چون من و تو به دام هوس گرفتارند نگاهدار زاندیشه های باطل، دل حضورشان که ز راز درون خبر دارند مدد زهمت ایشان رسد به پیل دمان ولی به زیر قدم، مور را نیازارند شهان عالم ایجاد و ملکان وجود غلام خواجه ی لولاک و آل اطهارند به اهل بیت رسالت مرا است چشم امید چه بر گناه تنم را به خاک بسپارند به غیر آن که نشاید خدایشان خواندن به هرچه وصف نمایندشان سزاوارند «محیط» از شرف مدحت محمد و آل متاع نظم تو را خسروان خریدارند محیط قمی