محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۳۷ - و منه ایضاً فی التّشبیب و التّجبیب علیه الرحمه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسیار زلف پرشکن و پرخم اوفتد بر روی تو چه دلربایی زلفت کم اوفتد درهم شود چو خاطر من وضع روزگار بر روی تو چو طره ی تو در هم اوفتد باشد رقیب دیو و دهانت، نگین جم ترسم به چنگ دیو، نگین جم اوفتد جز لعل تو که مرهم ریش دل من است هرگز شنیده ای که نمک مرهم اوفتد؟ بُرقع فکن که از شرر آتش رُخت ترسم شرر به مزرعه ی عالم اوفتد باشند جاودانه دل و غم قرین هم یک دل ندیده ام که جدا از غم اوفتد آدم به دام دانه ی حسن اوفتاد چون نبود عجب اگر که بنی آدم اوفتد با کس مگوی راز دل خود، گمان مدار کز صد هزار دوست، یکی محرم اوفتد روزی اگر به خاک شهیدان کنی گذار شور قیام در همه ی عالم اوفتد شد در هوای دانه ی خال تو مرغ دل ترسم بدام، طرّه ی خم در خم اوفتد آزادی از کمند محبت، بود محال هر کس درین کمند فتد، محکم اوفتد هر کس که بوسه زد به لب جام و لعل یار جاوید زنده است و مسیحا دور اوفتد محیط قمی