محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۶ - در مدح رابع اصول دین ثالث ائمه هُدی حضرت سیّدالشهداء علیه السلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیمه شب بر سرم آن خسرو شیرین آمد خفته بودم که مرا بخت به بالین آمد آمد آن گونه که تقریر نمودن نتوان چون توان گفت به تن جان به چه آیین آمد قامت افروخته افروخت رُخ طُرّه ی پَریش بهر یغمای دل عاشق مسکین آمد تلخی زهر غم هجر به امید وصال به مذاق من سودازده شیرین آمد به همه عمر دَمی شاد نخواهم دل ریش تا شنیدم که مقامت دل غمگین آمد سخن از قد و رخ و زلف و بنا گوش تو رفت یادم از گلشن فردوس و ریاحین آمد فکر دنیا هوس و کسب جنان مُزدوری است قرب یزدان نه از آن حاصل و نی زین آمد دل سودازده طوف سر کوی تو کند صعوه را بین که به جولانگه شاهین آمد عرصه ی دل زنهیب شه پیل افکن عشق ساده از اسب و رخ و بیدق و فرزین آمد کسب دولت مکن ای خواجه که درویشان را ترک دولت سبب حشمت و تمکین آمد من و مدّاحی شاهی که «حسین منی» مدحتش مادح وی ختم نبیّین آمد آن چنان پای به میدان محبت بفشرد که سروش زیب سنان سپه کین آمد خامس آل عبا شافع کونین حسین که غلامیّ درش فخر سلاطین آمد ما سوایش به فدا باد که فرخ ذاتش ما سوی را سبب خلقت دیرین آمد توشه ی روز جزا مایه ی امید «محیط» شیوه ی منقبت عترت یاسین آمد محیط قمی