قائم مقام فراهانی
جلایر نامه
بخش ۵: جلایر قرض او بی حد و مر، شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جلایر قرض او بی حد و مر، شد ز سرما حالتش از سگ بتر شد جلایر تا ز نخ در زیر قرض است ز سرما تا سحر هر شب به لرز است چرا شه زاده از حالش خبر نیست به فکر کودکان در به در نیست؟ جلایر هر چه گوید راست گوید تمامی بی کم و بی کاست گوید جلایر زاده عبد زر خریدی است که این جا آمده بهر امیدی است نه شه زاده به درگاهش طلب کرد نه او ناخواسته ترک ادب کرد اگر من پیر هستم او جوان است سزای خدمت این آستان است نه نا اصل و نه اوباش است این طفل نه هر جا آش، فراش است این طفل چرا باید که درکنجی بیفتد؟ چو گیلانی که از پنجی بیفتد طمع دارد زلطف شاه زاده که گردد شفقتش بروی زیاده الهی تا جهان پاینده باشد پس از هر رفتنی آینده باشد، رود ادبار، آید بخت و اقبال به هر روز و به هر ماه و به هر سال برای چاکران شاه زاده که بادا عمر و دولتشان زیاده قائم مقام فراهانی