صفای اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷: ما گدای در فقریم و فلک بنده ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما گدای در فقریم و فلک بنده ماست آفتاب آینه اختر تابنده ماست چرخ را کوکبه کوکب و هنگامه هور جمع در دایره از نور پراکنده ماست خضر و الیاس دو سر چشمه سر ازلند زنده از آب بقا آب بقا زنده ماست هفت دریا نبود نیم بهای یم چشم این چه آبیست که در گوهر ارزنده ماست بحر لؤلؤی قدم قطره نیسان حدوث آسمان مه نو پیرهن ژنده ماست نعم کون درین کوی که مائیم فناست بیت معمور، دل از نقمه آگنده ماست شمس در بیت شرف پست و دل ماست بلند شرف اینست که در طالع فرخنده ماست خنده باغ بقا صورت باران فنا گریه ابر هیولای شکر خنده ماست آب دست دل ما آب ده کشت بهشت تابش دوزخ ما آتش سوزنده ماست پاکبازان قمار از لیم و غم عشق خانه پرداز و جهان سوز و گدازنده ماست ابر با رحمت و بارنده باران وجود بحر با گوهر اندوخته شرمنده ماست آندرختی که بهر کاخ بود شاخه او در خیابان جنان طوبی بالنده ماست ما صفائیم که موسی کف و عیسی نفسیم معرفت نفحه شهود اژدر ارغنده ماست صفای اصفهانی