سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۴: کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟ در ایامی که در میخانه می در جام میکردم کنون نه وصل صیاد و نه امید گرفتاری به این روزم نشاند آن شکوه ها کز دام میکردم به ظاهر از سر کوی تو میرفتم به شوق اما نگاه حسرتی سوی قفا هر گام میکردم کنون دانم که هر عشقی که با غیر تو ورزیدم هوس بوده است و من بیهوده عشقش نام میکردم تو را کس همنشین با من نمیدانست در کویت به این نسبت سگ کوی تو را بدنام میکردم نبود انجام کار من چنین در عاشقی گر من در آغاز غمش اندیشه از انجام میکردم نمی کردم (سحاب) این شکوه ها ز انجام هجرانش اگر در وصل شامی صبح و صبحی شام میکردم سحاب اصفهانی