سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۰: زان گونه در فراق تو نومیدم از وصال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان گونه در فراق تو نومیدم از وصال کاندیشه ی وصال توام رفته از خیال بخت ار مدد کند به وصالش رسم ولی موقوف بر محال نباشد بجز وصال از چنگ او چگونه گریزم که می رسد شاهین تیز پر به حمام شکسته بال؟! لطفت نکرد چاره ی قهر فلک زمن مسکین کسی که گشت به لطف تو مستمال ممنوع از آن که تا نشوم چون رسن به او چون منع خود کند چو رسد تشنه بر زلال چون از غرور حسن نگویی جواب من آن به که نیست پیش توام قدرت سؤال دایم برش حکایت رفتن کند (سحاب) کو غیر ازین زهر کسی سخنی گیردش ملال سحاب اصفهانی