سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۷: تا پیر می فروش چه آمد سعادتش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا پیر می فروش چه آمد سعادتش کآمد سعادت ابدی در ارادتش دل را که چون شهید جفا کرد تا بحشر در حق من قبول نباشد شهادتش ما معصیت بقصد ریا خود نمیکنیم تا شیخ را چه قصد بود از عبادتش اکنون شدم هلاک بیا بر مزار من بیمار خویش را که نکردی عیادتش با پیر ما کسی که نبودش ارادتی هر طاعتی که کرد بباید اعادتش هر کشته ای که روز جزا دامنش گرفت گردید بی نصیب ز اجر شهادتش چندیست کرده ترک دل آزاری (سحاب) کآزار تازه ای رسد از ترک عادتش سحاب اصفهانی