سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۰: از عاشقی نگشته دلت مهربان هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از عاشقی نگشته دلت مهربان هنوز دل برده ای ز دست و کنی قصد جان هنوز از سنگ پاسبان دگر پیکر تو ریش سنگ جفا تو را به کف پاسبان هنوز دل در فغان ز دست ستم پیشه ای چو خود هر لحظه خلقی از ستمت در فغان هنوز آن دشمنی که با تو تواند نمی کند آگه نئی زحال و دل دوستان هنوز در زیر بار عشق مرو همچو من که نیست دوش تو را تحمل بار گران هنوز با آنکه همچون من شده راز دل تو فاش دل میبری زکف به نگاه نهان هنوز زآه (سحاب) ای بت نامهربان به تو او مهربان شده است و تو نامهربان هنوز سحاب اصفهانی