سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۹: جز اینکه میل جفا و سر ستم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز اینکه میل جفا و سر ستم دارد دگر نگار من از دلبری چه کم دارد پی فریب دل دیگران عجب نبود دلا اگر دو سه روزیت محترم دارد بخاص و عام رسد فیض این بسی تفضیل سفال میکده ی ما به جام جم دارد زرشک صید دلم تا فتاده در دامت چه داغها که بدل آهوی حرم دارد هر آن که دید رخش دادجان، بکشتن خلق به سست عهدیم او از چه متهم دارد اگر نخواهد با من کسی نبندد عهد به سست عهدیم او از چه متهم دارد دگر زشرم تو گیتی نیاورد به وجود هر آن شمایل موزون که در عدم دارد دم دگر بنشین بر سرش که وصل تو را (سحاب) تا نفسی هست مغتنم دارد سحاب اصفهانی