سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۹: خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو فتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو فتاد خون فشان ماند نگاهی که به روی تو فتاد هر که افتاد ز پا خواست که دستش گیرند مگر آن کس که ز پا بر سر کوی تو فتاد هر شراری که بر افتاد ز دلها به جهان در حقیقت همه از شعله ی خوی تو فتاد چشم بدخواه برویم ز ترحم که نکرد مگرش دیده به رخسار نکوی تو فتاد قسمت این بود که از خشک لبی جان سپرد تشنه کامی که رهش بر سر کوی تو فتاد چیست جرم تو که با عدل شهنشاه (سحاب) سنگ جور همه خوبان به سبوی تو فتاد کامران فتحعلی شه که غبار در او رشک فرمای خط غالیه بوی تو فتاد سحاب اصفهانی