سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۵: بازم از وصلش به جسم ناتوان جان کی رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بازم از وصلش به جسم ناتوان جان کی رسد دل ز دلبر کی شکیبد جان به جانان کی رسد یارب این دستی که دارد غیر بر دامان او چون من از حرمان رویش بر گریبان کی رسد وقت مردن وعده ی وصلم دهد تا زین نوید منتظر مانم که عمر من بپایان کی رسد گریم و از گریه می خواهم بدل آسودگی غافلم کز سیل آبادی به ویران کی رسد کی رسد روزی که گردد بر سر کوی تو خاک این سر شوریده در عشقت به سامان کی رسد خضر بر لعل لب او برده پی ورنه (سحاب) کس به عمر جاودان از آب حیوان کی رسد سحاب اصفهانی