سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۱: این نه خط است که آرایش حسن تو فزود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این نه خط است که آرایش حسن تو فزود سایه ی زلف سیاه تو رخت کرد کبود این نه خط است که آرایش او خواست چو دود دود آه من از آیینه ی او عکس نمود خط او سر زد و شادم که به عشاق او را التفاتیست که هر روز فزون خواهد بود صیقل حسن کز آئینه ی جان زنگ زداست زنگ از آئینه ی خود چون نتوانست زدود؟ آن لب لعل که از کار جهان عقده گشاست عقده از کار فروبسته ی خود چون نگشود؟ وقت آن است که آن طره ی طرار دهد باز پس نقد دلی را که از عشاق ربود تخم مهری که در آن باغ فشاندیم (سحاب) حاصلش راز خجالت نتوانیم درود سحاب اصفهانی