سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۷: دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند این عیش و نشاطش به حقیقت المی چند ای آن که تو را نیست یقین قصه دوزخ از کوی خرابات برون نه قدمی چند شعرم همه گنج گهر اما بر خوبان دردا که مقابل نبود با درمی چند خون خواهی خویش از که کند روز قیامت این دل که بود زخمی تیغ ستمی چند گه صفر دهان تو و گه موی میانت نگذاشت بقایی ز وجود و عدمی چند باید ز غم عشق کند چاره ی هر غم هر کس چو (سحابست) گرفتار غمی چند سحاب اصفهانی