سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۱: گر یار بحالم نظری داشته باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر یار بحالم نظری داشته باشد باشد که زحالم خبری داشته باشد آن ماه مقامش بفلک هست که چون ماه از شعله ی آهم حذری داشته باشد گفتی سحر آیم ز وفا در برت اما مشکل ز پی امشب سحری داشته باشد گویند کسی از بر یار آمده یا رب از آمدن او خبری داشته باشد از عشق تو و چشم ترم آگهی آن راست از عشق کسی چشم تری داشته باشد هرگز نبود شکوه ز بیداد سپهرش هر کس چو تو بیدادگری داشته باشد گو داشته باشد کسی آن چشم مپندار طرز نگهش را دگری داشته باشد جان داد (سحابش) بامیدی که پس از مرگ گاهی بمزارش گذری داشته باشد سحاب اصفهانی