سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۰: آنرا که درد عشق تو ره یافت در مزاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنرا که درد عشق تو ره یافت در مزاج مرگ است یا وصال یکی زین دواش علاج در ملک حسن و ملک ملاحت تو آن شهی کالحق سزد اگر دهدت شاه مصر باج ماهی تو وز طره ات اینک برخ کلف شاهی تو وز کاکلت اینک به فرق تاج مژگان تو سنان و دو چشمان دو ترک مست زلف تو صولجان و دو پستان دو گوی عاج ای شه به شهر حسن تو باید زجان گذشت کآنجا بغیر جان نستانی زکس خراج در جان چو درد تست بدرمان چه حاجت است در دل چو زخم تست به مرهم چه احتیاج با جان همان کنی که کند برق با گیاه با دل همان کنی که کند سنگ با زجاج بی او (سحاب) خواب نیاید به دیده ات گر از پرند بالش و از پرنیان دواج سحاب اصفهانی