سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۴: بدامگاه غمت دل فتاده و شاد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدامگاه غمت دل فتاده و شاد است که با غمت ز غم هر دو عالم آزاد است شود زوصل تو محکم بنای عمر اما بنای وصل تو چون عمر سست بنیاد است هزار قصه ز خسرو به بزم شیرین است حکایتی که نباشد حدیث فرهاد است ز خویشتن خبرم نیست این قدر دانم که خاکی از ستم روزگار بر باد است گر از خرابی دلهاست ملک عشق آباد به عهد حسن تو اقلیم عشق آباد است اگر به نشئه صهبا برند پی چیزی که رهن می شود اول ردای زهاد است (سحاب) کی شنود ناله ی ضعیف مرا گلی که هر طرفش بلبلی به فریاد است سحاب اصفهانی