سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۰: گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات چندان که از سبو می گلگون به جام رفت هرگز نمی شود که شود نام او بلند در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت بادش حرام لذت سنگ جفای تو مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد از ما اگر بجانب او صد پیام رفت جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت هم یار بود دشمن جانم هم آسمان تا از که بر من این ستم و از کدام رفت دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت سحاب اصفهانی