سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۹: خوش آنکه چشم تو گاهی بمن نگاهی داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آنکه چشم تو گاهی بمن نگاهی داشت نداشت گاهی اگر التفات گاهی داشت گذشت آنکه دل آن نگار سنگین دل حذر ز ناله و اندیشه ی ز آهی داشت عجب نبود که او بگذرد ز جرم دلم بجز گناه محبت اگر گناهی داشت شدم هلاک غم او و بد گمانی بین که در محبت من باز اشتباهی داشت مراست دل به تو مفتون و هر دلی بدلی نداشت راه بمن خصمی تو راهی داشت ز بار عشق تو دوشم بدوش کوهی بود که در برابر آن کوه وزن کاهی داشت شدم بجرم وفا من شفیع دل اما گناهکارتر از خویش عذرخواهی داشت ز خصمی فلک اندیشه ی نداشت (سحاب) بر آستانه ی میخانه تا پناهی داشت سحاب اصفهانی