سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸: با آنکه هیچ میل کسی در دل تو نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با آنکه هیچ میل کسی در دل تو نیست کس نیست در جهان که دلش مایل تو نیست گر داشت بود شامل حال رقیب هم عیب تو نیست رحمی اگر در دل تو نیست ای بحر عشق تا چه خطرناک لجه ای کز هیچ سو مرا بنظر ساحل تو نیست ای راه وصل تا چه طریقی که خضر را در وادی تو راه به سر منزل تو نیست ای دیده واقفش کنی آخر زحال من زیرا که غافل از نگه غافل تو نیست در زندگی رقیب نگردد جدا از تو امشب چه باعث است که در محفل تو نیست؟ جانرا قبول کرد بناچار و گفت باز قابل تری ز تحفه ی ناقابل تو نیست؟ فردا بدامن که زنی ای (سحاب) دست چون از بتان کسی نه که آن قاتل تو نیست سحاب اصفهانی