سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: جز دام توام شکر که جای دگری نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز دام توام شکر که جای دگری نیست ور هست مرا جای دگر بال و پری نیست می نوش چه اندیشه ات از رنج خمار است آن عیش کدام است که بی دردسری نیست ضدند نکویی و وفا ورنه که دیده است هرگز پدری را که بفکر پسری نیست دانم اگر این است مرا قوت پرواز وقتی که بگلشن رسم از گل خبری نیست از لعل شکر بار مرا هیچ نصیبی غیر از لب خشکی و جز از چشم تری نیست دانی که زهم عشق و هوس کی بشناسی روزی که در آن کوی بجز من دگری نیست بگذار قدم همچو (سحاب) ای دل گمراه پا در ره عزلت که در آن ره خطری نیست سحاب اصفهانی