سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹: چون یوسف من گر به نکوئی پسری داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون یوسف من گر به نکوئی پسری داشت یعقوب ز حال دل زارم خبری داشت ای دل ز چه رو منتظر صبح وصالی کی بود که از پی شب هجران سحری داشت؟ یا رب بچه جرم از نظر انداخته ما را؟ آن شاه که بر حال گدایان نظری داشت میبرد اگر سنگدلی دل ز کف او آن سنگدل از حال دل من خبری داشت از دام تواش خواهش پرواز نمی بود آن روز که مرغ دل من بال و پری داشت ره جانب مقصد به ره عشق کجا برد هر کس چو دل گمره من راهبری داشت سنگین دل و بی رحم (سحاب) اینهمه کی بود گر آه دل من به دل او اثری داشت سحاب اصفهانی