سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: نصیبم باد یا رب وصل او دور از رقیب اما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نصیبم باد یا رب وصل او دور از رقیب اما رقیب از وصل او هم باد یارب بی نصیب اما همین نه در چمن مرغ چمن را جاست گاهی هم گرفتار شکنج دام گردد عندلیب اما دوای درد خود را از طبیبان هر کسی جوید مرا هم هست درد بی دوایی از طبیب اما به هر کس داده یار دلفریبم وعده وصلی به من میدهد از وعده ی وصلش فریب اما حدیث دوستی بود آشنا در گوشت اکنون، هم حدیث آشنایی هست در گوشت غریب اما چنین کاغیار را جایی نباشد جز سر آن کو مرا هم نیست جایی در سر کوی حبیب اما چو من کز آن کو دور گشتم عاقبت یا رب رقیبان هم شوند آواره زان کو عنقریب اما دل آن سنگدل گر ناشکیبا نیست دور از من مرا هم نیست دور از روی او در دل شکیب اما رقیب از هجر روی او سپارد جان (سحاب) آن هم جدا از روی او خواهد سپارد جان رقیب اما سحاب اصفهانی