وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۳: منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را هر نگاهی از پی کاریست بر حال کسی عشق می داند نکو آداب کار خویش را غیر گو از من قیاس کار کن این عشق چیست می کند بیچاره ضایع روزگار خویش را صید ناوک خورده خواهد جست، ما خود بسملیم ای شکار افکن بتاز از پی شکار خویش را با تو اخلاصم دگر شد بسکه دیدم نقض عهد من که در آتش نگردانم عیار خویش را بادهٔ این شیشه بیش از ساغر اغیار نیست بشکنیم از جای دیگر ما خمار خویش را کار رفت از دست ،وحشی پای بستی کن ز صبر این بنای طاقت نااستوار خویش را وحشی باقفی