کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عزیزی گفت با من دوش کای سلطان سوداگر
    چرا با این قدر سامان به جنت متهم باشد
    چو ماهی می کند جمع درم اما نمیداند
    که صید ماهیی جایز بود کانرا درم باشد
    بدو گفتم کریمش گرچه نتوان گفت البته
    ولی اطلاق جنت هم به یک معنی ستم باشد
    خیس مطلقش گفتن نشاید زانکه گر او را
    بود با لذات بخلی بالغرض گاهی کرم باشد
    به مردم میرسد فیضش ولی چون گریه شادی
    پس از عمری که واقع می شود بسیار کم باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha