کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من آن چه می کشم از جور چرخ مینایی
    گمان مبر که بود چرخ را توانایی
    به صنف صنف خلایق معاشرت کردم
    چه روستایی و چه شهری و چه صحرایی
    دو یار یک دل اگر در زمانه می بینم
    خدای را نپرستیده ام به یکتایی
    ز روزگار من آن می کشم که کس مکشاد
    به محض تهمت دانشوری و دانایی
    نعوذ بالله اگر فضل و دانشم بودی
    فتاده بودی هر ذره ام به صحرایی
    بهر که می نگرم بی غمت نمی بینم
    وزین سبب شده بی قرار و رسوایی
    غم تو بود زخوبان که پای برجا بود
    به طالع من آن نیز کشت هرجایی
    نه زخم خورده بود قطره های خون و بود
    گل و ریاحین در دیده تماشایی
    زعالم ملکوت به ملک می آرند
    برای بادیه گردی و باد پیمایی
    مگو ز دیده که این قلزمیست خون آشام
    ز دل مپرس که آن کشتی است دریایی
    اگر مصاحبت خلق را ثمر این است
    من و مصاحبت خویش و کنج تنهایی
    دو فرقه اند که نبود گذر زخدمتشان
    یکی شهان و دگر دلبران یغمایی
    ز اقتضای قضا صرف خوب رویان شد
    عزیز عمرم یعنی اوان برنایی
    گهی ز روبی بودم نشسته در آتش
    گهی ز مویی آشفته حال و سودایی
    گهی ز گردش چشم بتان ساده زنخ
    خیال واربدم کوچه گرد و هر جایی
    همیشه در حرکت بودمی و مقصد نه
    چو آن سفینه که باشد ز موجه دریایی
    کنون که نوبت پیری ست نوکر شاهم
    کمال من نه همین شاعری و ملایی
    شراب خواره ام و بذله گو و ریش تراش
    هزار تیشه خور و هرزه گرد و هر جایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha