کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلاور که باری تهور نمود

    بباید به مقدارش اندر فزود

    که بار دگر دل نهد بر هلاک

    ندارد ز پیکار یأجوج باک

    سپاهی در آسودگی خوش بدار

    که در حالت سختی آید به کار

    سپاهی که کارش نباشد به برگ

    چرا دل نهد روز هیجا به مرگ؟

    کنون دست مردان جنگی ببوس

    نه آنگه که دشمن فرو کوفت کوس

    نواحی ملک از کف بدسگال

    به لشکر نگه دار و لشکر به مال

    ملک را بود بر عدو دست، چیر

    چو لشکر دل آسوده باشند و سیر

    بهای سر خویشتن می‌خورد

    نه انصاف باشد که سختی برد

    چو دارند گنج از سپاهی دریغ

    دریغ آیدش دست بردن به تیغ

    چه مردی کند در صف کارزار

    که دستش تهی باشد و کار، زار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha