کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شبم نالهٔ زاری است که گفتن نتوان
    زاری از دوری یاری است که گفتن نتوان
    بی مه روی تو ای کوکب تابنده مرا
    روز روشن شب تاری است که گفتن نتوان
    تو گلی و سر کوی تو گلستان و رقیب
    در گلستان تو خاری است که گفتن نتوان
    چشم وحشی نگه یار من آهوست ولی
    آهوی شیر شکاری است که گفتن نتوان
    چون جرس نالد اگر دل ز غمت بیجا نیست
    باری از عشق تو باری است که گفتن نتوان
    هاتف سوخته را لاله صفت در دل زار
    داغی ز لاله عذاری است که گفتن نتوان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha