کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دامن کوه عیش احباب
    کامل آمد چو می به مهتاب
    برگ عشرت ببر چو گلبن
    پا در گل و گل بسر چو گلبن
    بگذشته گل از گل سر جمع
    ماننده دود بر سر شمع
    چون خامه سه دستگیر باید
    تا از گل تیره پا بر آید
    باران بخت سیاه را شست
    آلودگی گناه را شست
    شب ابر چو گرید از سر سوز
    در کار بود چو شمع تا روز
    چون ریزد اشک صبحگاهی
    از چهره شب برد سیاهی
    هم خیمه حباب وار در آب
    ما چون موجیم جمله در تاب
    در خیمه تر خزیده در هم
    گوئی بگلی نشسته شبنم
    ما را که خلاب زیر پهلوست
    چون خاتم خواب سر به زانوست
    چون خیمه کند چکیدن آئین
    بگریزم ازو بخانه زین
    با کاغذ طبع نازک ما
    باران خصمی است بی محابا
    گرید بر ما سحاب هر دم
    خود کشته و خود گرفته ماتم
    ابر از نظرم ز بس فتاده است
    گویم که گهر حرامزاده است
    طفل بد خوی ابر گریان
    بر ما کردست دهر زندان
    روزی باشد بماتم او
    خود را بینم گشاده گیسو
    داریم سه خوردنی فراوان
    غصه، سرما و آب باران
    زین ره کامد کدورت انگیز
    هر اشهبی از گل است شبدیز
    در بحر گل از گرانی تن
    شد کشتی فیل لنگر افکن
    فیلان در گل به جا نسپاری
    گنبد به مزارشان عماری
    اسب و فیل و پیاده با هم
    غلطیده و آمده فراهم
    افتاده به تنگنای در رنج
    چون کیسه و مهره های شطرنج
    اسب تازی ز گل نشستن
    رفتار وزغ کند ز جستن
    هر پالکئی که بد منقش
    گردید ز گل چو ناو گل کش
    هر گل که بخاک داشت پیوند
    بسرشت بگل بسان گلقند
    باران از بسکه شد مکرر
    در چشم صدف گلست گوهر
    از گل شخص ار بفرض رسته
    درمانده به آب و پل شکسته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha