به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگرغزل هاشمارهٔ ۱۰: ز پیش از آنکه برتابی عنانت

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز پیش از آنکه برتابی عنانت
دلم همراه شد با کاروانت
همی سوزد در آتش از غم آن
که باد سرد یابد گلستانت
ز بیم آنکه در ره رنج یابد
مسلسل مشک و رنگین ارغوانت
ز گرد شاهراه آید گزندت
ز تاب آفتاب آید زیانت
ز زین آزرده گردد کوه سیمت
هم از بار کمر نازک میانت
مران یکران سبک چندانکه در راه
شود یکران دوران زیر دورانت
بدارش یکزمان تا چون دل خویش
بگیرم تنگ در بر یکزمانت
بمالم چهره بر پای و رکابت
ببارم اشک بر دست و عنانت
بنالم با نوای رود سازت
بگریم بر سرود پاسبانت
نشانی راست ده زان مقصد و جای
به راه آورد و با دیر مغانت
نجیب دامغانی را چو بینی
در این دو موضع و داند زبانت
بگوی او را ز راه مهربانی
عفاالله زان دل نامهربانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹: در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست 2شمارهٔ ۱۰: ز پیش از آنکه برتابی عنانت 3شمارهٔ ۱۱: کسی که بر لب لعل تو کامرانی یافت 4شمارهٔ ۱۲: غم عشق تو یکدمم کم نیست 5شمارهٔ ۱۳: دم فروکش دلا که همدم نیست 6شمارهٔ ۱۴: آن دل که جو جانش داشتم نیست 7شمارهٔ ۱۵: یا جانم ازین قالب دلگیر برآرید 8شمارهٔ ۱۶: چون زلف سرفشان تو در تاب می رود 9شمارهٔ ۱۷: چو غنچه وقت سحر حله پوش می آید 10شمارهٔ ۱۸: نه چو رخت ماه سخنگو بود 11شمارهٔ ۱۹: یا ترک من بی دل غمخوار بگوئید 12شمارهٔ ۲۰: اگر شکایتم از هجر یار باید کرد 13شمارهٔ ۲۱: اگر به صبر مرا با تو چاره باید کرد 14شمارهٔ ۲۲: تا سر زلف تو شوریده و سرکش باشد 15شمارهٔ ۲۳: دلی که با غم عشق تو همنشین گردد 16شمارهٔ ۲۴: ای که بی چشم تو چشمی چشم من جز تر ...17شمارهٔ ۲۵: کجا از دوزخ اندیشد تنی کز مهر تو س ...18شمارهٔ ۲۶: بر من همه خواری از دل آمد 19شمارهٔ ۲۷: گر یاد رنگ رویت در بوستان برآید 20شمارهٔ ۲۸: نیست روزی که مرا از تو جفائی نرسد 21شمارهٔ ۲۹: درد عشقت ز جان توان پرسید 22شمارهٔ ۳۰: مژده که جان نازنین باردگر به تن رس ...23شمارهٔ ۳۱: بسوختیم و ز ما هیچ بر نیامد دود 24شمارهٔ ۳۲: خدای جز به توام کام دل روا مکناد 25شمارهٔ ۳۳: هر شب چو ز هجر تو دل تنگ بنالد 26شمارهٔ ۳۴: شکری نیئی شکر کو چو تو خوش دهان ند ...27شمارهٔ ۳۵: تالعل تو سنگبار باشد 28شمارهٔ ۳۶: خورشید رخت چون ز سر کوی برآید 29شمارهٔ ۳۷: غم از دلم به جدائی جدا نمی گردد 30شمارهٔ ۳۸: سر آن ندارد این دل که ز عشق سر ندا ...31شمارهٔ ۳۹: یا آن دل گم گشته به من باز رسانید 32شمارهٔ ۴۰: دلبرا دوش در آن عیش منت یاد نبود 33شمارهٔ ۴۱: ترا تا دل بسان سنگ باشد 34شمارهٔ ۴۲: حبذا نزهت بادی که ز بغداد آید 35شمارهٔ ۴۳: مراد من ز وصال تو بر نمی آید 36شمارهٔ ۴۴: شکرش در سخن گهر ریزد 37شمارهٔ ۴۵: آخر ای باغ امیدم گل شادی به برآر 38شمارهٔ ۴۶: یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر 39شمارهٔ ۴۷: بردی دل من ز چشم مخمور 40شمارهٔ ۴۸: دروغ گفته ام ار گفته ام شدم ز تو د ...41شمارهٔ ۴۹: نه جان در کار عشقت کردم آخر 42شمارهٔ ۵۰: ای ز بوس تو نقل من بسیار 43شمارهٔ ۵۱: دلبرا بر کش نوا با ناله زارم بساز 44شمارهٔ ۵۲: ای بیحذر ز سوز من بیخبر بترس 45شمارهٔ ۵۳: دلم خرید غم و جان فشاند در قدمش 46شمارهٔ ۵۴: کس نیست زین صفت که منم در بلای عشق 47شمارهٔ ۵۵: ای زلف تو آشیانه دل 48شمارهٔ ۵۶: تا کی من از فراق تو رنج و بلابرم 49شمارهٔ ۵۷: دلم خون گشت و دلداری ندارم 50شمارهٔ ۵۸: بیا متاب ار زلف پرتابت بگیرم 51شمارهٔ ۵۹: گر شبی بر لب شیرین تو فرمان بدهم 52شمارهٔ ۶۰: نه وصل تو می دهد پناهم 53شمارهٔ ۶۱: ز عشقت سینه پر سوز دارم 54شمارهٔ ۶۲: می گلرنگ دوست می دارم 55شمارهٔ ۶۳: یارب آن روی است یا صبح است یا ماه ...56شمارهٔ ۶۴: بلای دل بسی دارم دوای دل نمی دانم 57شمارهٔ ۶۵: چه میل است این که من سوی تو دارم 58شمارهٔ ۶۶: به جان تو که به جان رهی نگاه مکن 59شمارهٔ ۶۷: امید از وصل تو نتوان بریدن 60شمارهٔ ۶۸: جانا به صبوح خرمی کن 61شمارهٔ ۶۹: صبح است یا نور قمر یا آینه یا روست ...62شمارهٔ ۷۰: مردمان گوش کنید انده تنهائی من 63شمارهٔ ۷۱: چو تو دلبر به زیبائی به عالم در که ...64شمارهٔ ۷۲: بیا کز جان و دل به در خوری تو 65شمارهٔ ۷۳: عید آمد ای نگارین بردار جام باده 66شمارهٔ ۷۴: ای چون دل و جان بر من گرامی 67شمارهٔ ۷۵: روح محضی بدان طربناکی 68شمارهٔ ۷۶: گرفتم رای پیوندی نداری 69شمارهٔ ۷۷: دیدی که مهر ما به چسان خوار داشتی 70شمارهٔ ۷۸: ای صبرم از فراق تو بر باد داده ای 71شمارهٔ ۷۹: ای وصل تو اصل دلفروزی 72شمارهٔ ۸۰: ای دریغا گر شبی او را نهان بگرفتمی 73شمارهٔ ۸۱: ای دل چه اوفتادت کزما جدا فتادی 74شمارهٔ ۸۲: باز این چه شور و فتنه ست کاندر جها ...75شمارهٔ ۸۳: چند بنیاد جگرخواری نهی 76شمارهٔ ۸۴: ای که به روی چون سمن رشک بهار و سو ...77شمارهٔ ۸۵: آن روی چون بهارت رشک نگار چینی 78شمارهٔ ۸۶: گر با تو زبانی شودم هر سر موئی 79شمارهٔ ۸۷: این چه ننگ است که بر روی چو ماه آو ...80شمارهٔ ۸۸: ای چون حیات شیرین وی چون روان گرام ...81شمارهٔ ۸۹: بیابیا که شدم درغم تو سودائی 82شمارهٔ ۹۰: باز این چه فتنه ئیست که در ما فکند ...83شمارهٔ ۹۱: دل ز من برده ای و می دانی 84شمارهٔ ۹۲: پیداست خود که نیست ترا رای آشتی 85شمارهٔ ۹۳: ای ترک دلستان صنم چین من توئی 86شمارهٔ ۹۴: دلکم برد به شیرین سخنک هندوکی 87شمارهٔ ۹۵: ای به اصل پاک و گوهر بر شهانت سرور ...88شمارهٔ ۹۶: گر روی شادی دیدمی کی تکیه بر غم کر ...89شمارهٔ ۹۷: ترا سزد که کنی دعوی جهانداری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ