به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر قدَر ناله کشیدیم به جایی نرسید
دردِما کهنه شد،امّا به دوایی نرسید
چه فغانها که کشیدیم،کسی گوش نکرد
به همآهنگی ما نیز صدایی نرسید
چه قَدَر شِکوه نماییم ز بخت و ز فلک
جز ز ما بر سرِ ما هیچ بلایی نرسید
گره اندر گره افتاده به کارِ دلِ ما
به مددکاریِ ما عقدهگشایی نرسید
ما که از قافله ماندیم مگر وقتِ رحیل
خواب بودیم وَ یا بانگِ درایی نرسید
تا که دل منتظرِ خوانِ فلک شد بر ما
غیرِ خونِ جگر و اشک، غذایی نرسید
صادقان را به جگر داغ سرِداغ آمد
خاینان را به خدا هیچ بلایی نرسید
حاصلِما همه در اِشکمِ شه رفت،ولی
لبِنانی به لبِخشکِ گدایی نرسید
در محیطی که به پابوسِخسان هر چه دهند
سرِشوریدهٔ ما بُد که به پایی نرسید
«بارق» از درد مکن شِکوه که در شهرِ کَران
هر قَدَر ناله کشیدیم به جایی نرسید
کابل اردیبهشت ۱۳۳۴
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.